کد مطلب:286662 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150

چند داستان از مرحوم آیت الله حائری
1- مرحوم آیت اللَّه آقای حاج شیخ مرتضی حائری كه از اساتید متفكر ما و در جامعیّت علمی و عملی كم نظیر بود، در سال (1357) شمسی كه ملت ایران علیه حكومت پهلوی قیام عمومی نموده بودند و بازار و مغازه ها در قم و تهران و شهرهای دیگر نوعاً در حال اعتصاب بود و هر روز جمعی كشته، زخمی و یا زندانی می شدند، در منزل یكی از دوستان كه مهمان بودیم، فرمود: به من گفته شد كه چهل شب زیارت امام حسین علیه السلام را انجام بده، انقلاب به پیروزی می رسد. شما هم این كار را بكنید.

پرسیدم: شما چه زیارتی می خوانید؟

فرمود: می آیم زیر آسمان و اشاره به طرف كربلا می كنم و می گویم: السلام علیك یا اباعبداللَّه علیه السلام و بعد می روم در اطاق، دو ركعت نماز زیارت می خوانم.

این جانب هم به دستور ایشان تا حدی عمل كردم، بعد از آن روز، دو ماه نكشید كه شاه رفت و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

2- ایشان برای معالجه بیماری قلبی كه داشتند به اصرار بعضی از افراد و صلاحدید بزرگان به اروپا رفتند. بعد كه برگشتند مدتی در تهران ماندند. این جانب با بعضی از دوستان برای دیدارشان به تهران رفتم، آن روز فرمودند: بین خواب و بیداری به من گفته شد: بین ذیحجه و ذیقعده خواهی مرد، و بهشت عنبر سرشت مهیای توست.

زمانی كه این وعده به او داده شد، به گمانم ماه ذیحجه بود. تفسیر ما این بود كه به ذیقعده دیگر نمی رسند، و همان طور هم شد. ایشان در 15اسفند سال 1364 برابر با 24جمادی الثانیه 1406 قمری، رحلت نمودند (تغمّده اللَّه بغفرانه).

3- داستان بوی عطر كه در صفحه 34همین كتاب بیان شد.